سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستترا چندان دوست مدار مبادا که روزى دشمنت شود و دشمنت را چندان کینه مورز که بود روزى دوستت گردد . [نهج البلاغه]
برنامه ریزی روستایی در ایران
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» بررسی استراتژی مطلوب مدیریت بحران در مخاطرات محیطی با تاکید بر ش

بررسی استراتژی مطلوب مدیریت بحران در مخاطرات محیطی با تاکید بر شاخص های تاب آوری در روستا شهرها

دکتر حسن افراخته

استاد دانشگاه خوارزمی

محمد قاسمی

 

دانشجوی دکتری دانشگاه خوارزمی

چکیده

مخاطرات محیطی به عنوان چالشی اساسی در جهت نیل به توسعه ی پایدار جوامع انسانی به شمار می رود. شناخت شیوه های نیل به پایداری، به وسیله ی الگوهای مختلف کاهش آسیب پذیری در برنامه ریزی و مدیریت سوانح وارد شده است و جایگاهی مناسب در سیاست گذاریهای ملی هر کشور یافته است تا شرایط مطلوبی را برای کاهش کارآمد و مؤثرتر خطرات در سطوح مختلف مدیریت مخاطرات ایجاد نماید. مدیریت بحران تلاش دارد که اولاً از وقوع حوادث پیشگیری کند، ثانیاً در صورت وقوع به مقابله با آن برود و ثالثاً پس از فروکش کردن بحران برای بازسازی آن تلاش کند. این مقاله بر آن است تا قبل از آنکه هرگونه برنامه ریزی برای ارائه مدل و الگویی در مدیریت بحران و مقابله با بلایای طبیعی و مخاطرات محیطی  در روستا – شهرها ارائه گردد، الگوی مناسبی را برای مشارکت شهروندان در مدیریت بحران ارائه نماید. تا ضمن آنکه تاب آوری جوامع را بعد از بلایا و مخاطرات محیطی تقویت نموده، رسیدن به پایداری و توسعه پایدار جوامع را نیز تسریع نماید. بنابراین مساله اصلی پژوهش این است که "کدام استراتژی، رویکرد نظری در مدیریت بحران برای ارتقای جوامع تاب آور در مخاطرات محیطی مناسب است؟. مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و به روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه عمیق) به دنبال پاسخ به سوال تحقیق می باشد و ضمن بررسی الگوهای موجود در مدیریت بحران، الگوی مشارکتی مدیریت بحران را در راستای تقویت شاخص های تاب آوری را مورد سنجش و آزمون قرار می دهد. نتایج نشان می دهد که رویکرد اجتماع محور نسبت به دیگر رویکردها در تقویت شاخص های تاب آوری موفق تر بوده است و بسیاری از آسیب های ناشی از مخاطرات را در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، محیطی، کالبدی و نهادی کاهش داده است.

 

 

کلمات کلیدی: مدیریت بحران، مخاطرات محیطی، توسعه پایدار، روستا- شهرها، تاب آوری



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( شنبه 93/11/25 :: ساعت 8:7 صبح )
»» بررسی نقش شهرهای میانی درتوسعه گردشگری شهری

چکیده

 

امروزه شهرهای میانی (شهرهای با جمعیت بین 25 تا 250 هزار نفر) را می‌توان  به عنوان یکی از نهادهای موثر و ویژه در توسعه  ‎ی اقتصادی کشورها قلمداد نمود. شهرهای میانی از ظرفیت ‏نهفته و آشکار زیادی،‌ برای جذب گردشگر برخوردار بوده و به دلیل وجود مزایای بسیاری مانند محل اقامت، غذا، تفریح، حمل  ‎ونقل، تسهیلات تجاری در کنار زیبایی‌های طبیعی و دوری از الودگیهای زیست محیطی (صوت ،‌هوا و..) که در این شهرها وجود دارد می‌توانند زمینه‏ساز مناسبی برای گردشگری و جذب گردشگر باشند. از مزایا و منافع گردشگری شهری در این شهرها می‏توان به مواردی از قبیل معرفی کالاها و خدمات محلی، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و بهبود استانداردهای زندگی، بهبود زیرساخت‏های اصلی، نوسازی مراکز تاریخی اشاره کرد.

در این مقاله ضمن بررسی انواع گردشگری، مزایا و منافع توسعه گردشگری در شهرهای میانی ، به تحلیل گردشگری  شهری به عنوان یکی از انواع پویای گردشگری و عامل موثر بر عملکرد اقتصادی شهر پرداخته شده و سپس با ارائه یک مدل مفهومی اولیه، چگونگی تاثیر گردشگری شهری بر اقتصاد شهری تشریح شده و پس از آن محصولات و خدمات قابل ارائه در جذب بیشتر گردشگری شهری، استخراج می شود.

 

کلمات کلیدی: شهرهای میانی،‌ کلان شهرها ،‌ گردشگری، اقتصاد شهر،‌



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( چهارشنبه 90/7/6 :: ساعت 1:18 عصر )
»» بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری و نقش آن در توسعه گردشگری ش

چکیده

 

بافت­های فرسوده به دو دسته کلی، دارای ارزش و فاقد ارزش تقسیم می‌شوند. رویکردهای جدید مرمتی سعی در تکیه بر میراث موجود در بافت‌های فرسوده دارای  ارزش و تلفیق اقتصاد و فرهنگ و احیای پایدار بافت‌های تاریخی از طریق تعیین نقش آنها در سازمان فضایی شهر دارد. یکی از رویکردهای مطرح در این زمینه رویکرد گردشگری در برنامه‌ریزی شهری است.  امروزه این رویکرد به عنوان نوعی جدید از   انواع گردشگری، موضوع مهمی در توسعه و دگرگونی شهرها در جهان محسوب می شود. از طرف دیگر وجود گستره ای وسیع و فراگیر از بافت های ناکارآمد و   مساله دار در شهرها یکی از مهمترین مشکلات پیش روی مدیریت شهری است که در ابعاد متنوع  کالبدی و عملکردی، محیط زیستی، اجتماعی و.... نمود یافته و به عنوان یکی از تازه ترین دستاوردها در عرصه نظریات شهرسازی تحت عنوان "گردشگری شهری پایدار" در رابطه با مقوله نوسازی و احیا بافت های فرسوده معرفی شده است.

بر این اساس  مقاله حاضر ضمن بررسی انواع بافتهای فرسوده، بافتهای دارای ارزش فرهنگی را معرفی نموده و به روش مداخله در این گونه بافتها برای جذب گردشگران می پردازد . هدف اصلی مقاله  ارائه راهکار در خصوص تجدید حیات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی بافت های قدیمی ، فرسوده و نامناسب شهری و دستیابی به توسعه شهری پایدار و مشارکتی و اعتلا هویت ارزشهای فرهنگی ،اجتماعی و معماری ایرانی اسلامی و ارتقا کیفیت محیط زندگی شهروندان برای جذب گردشگران می باشد.

 

کلمات کلیدی: بافت فرسوده. گردشگری شهری،‌ توسعه پایدار،‌ نوسازی و بهسازی

 

 

 

(چکیده فوق برای همایش ملی توسعه گردشگری مشهد ارسال شده است و اصل مقاله در حال تدوین است)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( یکشنبه 90/5/9 :: ساعت 1:28 عصر )
»» مدیریت مواد زاید در مناطق روستایی ایران (3) (نتیجه گیری)

نتیجه­گیری

تولید زباله و نحوه دفع آن از زمانی مورد توجه قرار گرفت که انسان­ها به صورت اجتماعات به هم پیوسته در یک مکان، زندگی مشترک خود را آغاز نموده و در معرض خطرات و اثرات آن قرار گرفتند. رشد سریع جمعیت، افزایش مصرف، تغییرات به وجود آمده در شیوه زیست و الگوی مصرف افراد که از ویژگی­های پیشرفت همه جانبه در طول تاریخ می­باشد موجب افزایش روزافزون تولید زباله در مناطق مختلف شده است. منابع تولید زباله در روستاها متفاوت، متنوع و متعدد می­باشند، که ازعوامل مؤثر در تولید ، میزان و خصوصیات انواع زباله در روستاها می­توان به اوقات سال، موقیت جغرافیایی، عادات مردم تولید کننده، مکان و منطقه مورد مطالعه، ویژگی­های جمعیتی، رفتار و طرز برخورد عمومی، سطح درآمد مردم و بسیاری از مسائل دیگر اشاره کرد. بر اساس اطلاعت کسب شده از روستاهای مورد مطالعه هر دو منطقه، زباله­ها از منابع مختلفی نظیر منابع خانگی، تجاری، شهری، صنعتی، کشاورزی، مناطق باز و تصفیه­خانه­ها تولید و وارد محیط می­شوند. بخش عمده تولید زباله در روستاهای شیراز مربوط به زباله­های خانگی است که عمدتاً شامل پس­مانده­ها و باقیمانده مواد غذایی با 58 درصد می­باشد. بیشترین آشغال تولید شده توسط خانوارهای روستایی شهرستان شیراز به کاغذ- پارچه با 63 درصد اختصاص دارد. از منابع دیگر تولید زباله در مناطق روستایی شیراز زباله بازاری یا تجاری می­باشد که سبزیجات با 69 درصد عمده­ترین بخش آن را تشکیل می­دهد و در انتها زباله خیابانی که نوع دیگری از منابع تولید زباله در روستاها است مدفوع حیوانات با 42 درصد بیشترین منبع تولید این قسمت می­باشد. مهمترین منبع تولید زباله در روستاهای شهرستان زابل همانند شیراز به زباله خانگی اختصاص دارد با این تفاوت که، بیشترین مقدار تولید زباله خانگی روستاهای زابل به کاغذ با 38 درصد اختصاص دارد که در روستاهای شیراز این مهم به مواد غذایی اختصاص یافته بود. بیشترین آشغال تولید شده روستاییان زابل مربوط به گرد و خاک با 64 درصد بوده که از دلایل مهم این میزان بر خلاف روستاهای شیراز، قرارگیری این ناحیه در منطقه بیابانی و خاکی بودن این روستاها می­باشد. بنابر داده­های کسب­شده بیشترین زباله تجاری در روستاهای زابل به سبزیجات (58 درصد) همانند روستاهای شیراز بوده است و در نهایت، عمده­ترین منبع تولید زباله خیابانی (مناطق باز) در روستاهای زابل کاغذ با 54 درصد     می­باشد. در روستاهای مورد مطالعه هر دو منطقه، منابع تولید زباله با اندکی تفاوت که آن نیز به دلایل شرایطی محیطی و جغرافیایی ایجاد گردیده همانند یکدیگر می­باشند. عمده­ترین بخش تشکیل­دهنده ترکیبات فیزیکی زباله­های تولید شده، مربوط به سبزیجات در هر دو منطقه بوده که این مقدار (به­طور متوسط 52 درصد در شیراز) و (به­طور متوسط 5/44 درصد در زابل) بوده است، در این ارتباط کمترین مقدار تشکیل­دهنده زباله تولیدی در روستاهای شیراز مربوط به خاکستر تولید شده از آتش ( به طور متوسط 2 درصد) و در روستاهای زابل شیشه بطور متوسط 5/1 درصد می­باشد، از دلایل وجود این تفاوت در این دو ناحیه می­توان به نزدیک بودن شیراز به پایتخت و وضعیت اقتصادی مردم اشاره نمود. در روستاهای مورد مطالعه در شیراز ، جمع­آوری زباله فقط هفته­ای یک مرتبه صورت می­گیرد (این مهم در روستاهای زابل در برخی موارد بر اساس گفته­های اهالی روستاها اصلاً جمع­آوری نمی­گردد)، این نکته زمانی حادتر جلوه می­کند که بدانیم 80 درصد زباله روستائیان در فصل تابستان (برابر با 80 درصد زباله تولیدی در یک سال) تولید می­شود. نکته دیگر این که میزان زباله تولیدی خانوارهای روستایی در اکثر روستاها در یک شبانه روز برابر با 3-2 کیلوگرم می­باشد که در نوع خود رقم قابل­توجهی می­باشد. هر چه فاصله روستاها از شهر بیشتر می­گردد بر میزان زباله تولیدی نیز افزوده می­شود به­طور مثال، بیشرین زباله تولیدی را دو روستای بیدزرد و ظفرآباد دارند که فواصل آن­ها از شهر شیراز به ترتیب 20 و 17 کیلومتر می­باشد و کمترین مقدار زباله تولیدی نیز مربوط به روستای علی­آباد است که فاصله این روستا از شهر شیراز 6 کیلومتر می­باشد. این موارد در روستاهای زابل نیز وجود دارد بدین صورت که، روستای توتی که در فاصله 30 کیلومتری از زابل قرار دارد 39 درصد از ساکنین آن روزانه بین 3- 5 کیلوگرم زباله تولید می­کنند و روستای ژاله­ای که نزدیکترین روستا به زابل می­باشد 34 درصد از اهالی روستا روزانه بین 2- 3 کیلوگرم زباله تولید می­نمایند. روشن می­گردد که، بین میزان تولید زباله و فاصله روستاها از شهر رابطه معناداری وجود دارد. این­گونه جمع­آوری زباله (یک مرتبه در هفته در شیراز و عدم جمع آوری آن در روستاهای زابل) و با توجه به میزان بالای تولید زباله در روستاها باعث می­شود که روستائیان مواد زائد را در سطح روستا رها کنند یا زباله در محل سکونت انباشته شود و زباله­های انباشته شده توسط حیوانات در سطح محیط پخش گردد و در نتیجه، این عوامل باعث ایجاد بیماری و غیربهداشتی شدن محیط روستا می­شوند. در اکثر روستاهای مورد مطالعه به­ویژه روستاهای زابل، روش مشخصی برای مدیریت زباله و نظافت روستایی وجود ندارد و معمولاً، مواد زائد در اطراف مراکز مسکونی رها می­گردند. در این روستاها، این مواد به­وسیله عواملی از قبیل کودکان، باد، آب و حیوانات به محیط زندگی باز می­گردند. در روستاهای مورد مطالعه مشکلات زیادی در امر مدیریت مواد جامد وجود دارد که برای حل این مشکلات شناخته شده (مانند: جمع­آوری زباله در  هفته­ای یکبار، رهاشدن زباله در سطح روستا، عدم بازیافت زباله، حمل و نقل غیر اصولی زباله، نزدیکی مکان دفع زباله در نزدیکی روستا و...) معمولاً کارکردهای مختلف را به صورت ترکیبی در نظر می­گیرند. از این رو در اکثر مناطق (شهری و روستایی) برای مدیریت زباله از چهار اصل تولید، انبار موقت، جمع آوری و دفع استفاده می­کنند. مراحل موجود درمدیریت مواد زائد در روستاهایی به صورت صحیح انجام می­گیرد که نسبت به شهر در تعامل بیشتر باشند. با توجه به مطالب ذکر شده و مطالعات صورت گرفته، در حال حاضر در مدیریت مواد زائد در سطح روستاهای مورد مطالعه، قسمت اعظم منابع مالی و انسانی برای جمع­آوری و حمل و نقل هزینه می­شود و در زمینه­های تولید، نگهداری، بازیافت و دفع، کاری صورت نمی­پذیرد که این موارد در روستاهای زابل حادتر می­باشد. این عدم تعادل، بهترین دلیل سوء مدیریت در امر مواد زائد در روستاهای مورد مطالعه می­باشد. با توجه به حجم بالای تولید زباله در روستاها و عدم ارتباط متقابل بین عناصر موظف در سیستم مدیریت که از منبع تولید زباله تا دفع زباله رابطه متقابل وجود ندارد می­توان نتیجه گرفت که مدیریتی برای مواد زائد جامد در مناطق روستایی مورد مطالعه تعریف نشده است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( سه شنبه 89/7/6 :: ساعت 4:14 عصر )
»» مدیریت مواد زاید در مناطق روستایی ایران (2)

بخش دوم مقاله سرکار خانم فاطمه اسیری دانشجوی رشته جغرافیا از شیراز که بدون هیچ دخل و تصرفی منشر می شود (قسمت دوم)

سابقه تحقیق

مدیریت پسماند در دوره جدید، به­دلیل تغییراتی که در الگو و شیوه زندگی افراد و به­ویژه روستاییان حاصل شده، اهمیت قابل توجهی پیدا کرده است، به­طوری که حتی در محیط­های روستایی، با وجود تفاوت­هایی که این مناطق، به­لحاظ شیوه زندگی با محیط­های شهری دارند، به عنوان امری مهم مطرح و تلقی می­گردند.

حرکت و فعالیت، همان­گونه که لازمه حیات می­باشند، عوارضی از خود برجای می­گذارند که گاهی اوقات مطلوب نیستند و انسان برای ادامه حیات خود، ناگزیر باید آن عوارض را به گونه­ای حذف و یا تعدیل نماید. از این­رو نظافت محیط و به­ویژه محیط روستاها ، شرط لازم برای ادامه حیات می­باشد (سعید نیا، 1378).    

توجه به دفع پسماند و نظافت محیط، سابقه­ای دیرینه دارند. در سال 1750 میلادی، نیاز به سیستم­های جدید جمع­آوری و دفع پسماند جامد، استفاده از بارکش حمل زباله را رایج ساخت و با افزایش اقدامات بهداشتی در سطح شهرها، به مدیریت پسماند به عنوان یکی از ارکان بهداشت جامعه بهای بیش­تری داده شد (عمرانی، 1373). در مجموع شروع مدیریت پسماند، به زمان های باستان و به استفاده دوباره از مدفوع انسان در کشاورزی بر می گردد. مدیریت مواد به روش روشنفکرانه امروزی، در آمریکا از دهه 1940 و در انگلستان از دهه 1930 شروع گردید (گلوس و همکاران، 1381).  

در ایران، مدیریت پسماند و پاکیزگی در مناطق شهری، به شهرداری­ها و در مناطق روستایی، به دهداری­ها واگذار شده است. بدون تردید مدیریت پسماند، به­خصوص در قالب جمع­آوری زباله و خارج­ساختن آن از محیط زندگی، در مناطق شهری در مقایسه با مناطق روستایی سابقه طولانی­تری دارد. این سابقه در ایران، به تصویب قانون بلدیه در سال 1325 باز می­گردد که بر اساس این قانون، نظافت شهری به­عهده بلدیه گذاشته شد، سپس بر اساس قانون شهرداری، مصوب سال 1334، این وظیفه به شهرداری هر شهر واگذار گردید. درارتباط با روستاها، در بند 6 ماده 69 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور که در اول خرداد ماه 1375 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، از وظایف دهیار، مراقبت در اجرای مقررات بهداشتی، حفظ نظافت و ایجاد زمینه مناسب برای تأمین بهداشت محیط ذکر شده است و در اساسنامه تشکیلات و سازمان دهیاری­ها، مصوب بهمن ماه 1380، بهبود وضع زیست­محیطی روستا و حفظ بهداشت و پاکیزگی، به­عنوان وظایف دهیار تعریف گردیده شده است. مدیریت پسماند با توجه به اهمیتی که در خصوص بهداشت عمومی و بهداشت محیط زیست دارد،  مجموعه­ای است که با زمینه ها و عناصر مختلف مربوط به فرآیند تولید، جمع­آوری، حمل و نقل و دفع پسماند ارتباط پیدا می­کند.   

فرضیه­ها و سؤالات پژوهش

براساس هدف و مسئله پژوهش و با استناد به اهمیت موضوع تحقیق، سؤالات و فرضیات بدین صورت مطرح   می­گردند: 

1-    با توجه به حساسیت محیط روستا و همچنین حجم بالای تولید زباله توسط خانوارهای روستایی آیا نظام مدیریتی برای این مهم تعریف شده است؟

2-    آیا تغییرات مکان و فاصله روستاها از شهر بر ترکیبات، میزان و نحوه مدیریت دفع زباله­ها تأثیرگذار می­باشد؟ 

·        به نظر می­رسد با توجه به حساسیت محیط روستا و همچنین حجم بالای تولید زباله توسط خانوارهای روستایی نظام  مدیریتی برای آن تعریف نشده است.

·        به نظر می­رسد با تغییرات مکان و فاصله از شهر ترکیبات، میزان و نحوه مدیریت دفع زباله­های تولیدی در روستاها نیز تغییر می­کند.

 

مواد و روش­ها

شهرستان شیراز در عرض جغرافیایی 36 درجه و 29 دقیقه شمالی و در طول 33 درجه و 52 دقیقه شرقی قرار دارد و ارتفاع آن بیش از 1500 متر از سطح دریا با وسعتی معادل 8/10688 کیلومتر مربع در مرکز استان فارس می­باشد (www.fars.ir). جمعیت این شهرستان بالغ بر 1711186 میلیون نفر است که از این تعداد 877849 نفر را مرد و 833337 نفر را زن تشکیل می­دهد. از تعداد جمعیت شهرستان شیراز 1324055 (336447 خانوار) نفر ساکن در نقاط شهری، 386582 (91115 خانوار) نفر ساکن در نقاط روستایی که از این تعداد 203727 نفر مرد و 182855 نفر را زن و 549 نفر نیز غیرساکن می­باشند که برابر با 112 خانوار می­باشد (سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 1385). شهرستان شیراز دارای 6 بخش، 5 شهر، 21 دهستان، 512 آبادی دارای سکنه و 294 آبادی خالی از سکنه می­باشد (www.aftab.ir).  کلیه‌ روستاهای شیراز در حد فاصل‌ طول‌ جغرافیایی‌ 52 درجه‌ و 30 دقیقه‌ تا 54 درجه‌ و عرض‌ جغرافیایی‌ 29 درجه‌ تا 30 درجه‌ واقع‌ شده­اند (فرهنگ جغرافیایی آبادی­های کشور، 1362،  191).

شهرستان زابل با وسعتی معادل 15197 کیلومتر مربع (1/8 درصد استان) در موقعیت جغرافیایی بین 30 درجه و 7 دقیقه الی31 درجه و 29 دقیقه عرض شمالی و 59 درجه و 58 دقیقه الی 61 درجه و 50 دقیقه طول شرقی قرار گرفته است. این شهرستان از نظر موقعیت جغرافیایی در منتهی­الیه شمالی استان سیستان و بلوچستان واقع گردیده و از شمال با استان خراسان جنوبی، از غرب با استان کرمان، از جنوب با شهرستان زاهدان و از شرق با کشور افغانستان هم­جوار است. جمعیت شهرستان زابل برابر با 329317 نفر بوده، که از این تعداد 137947 نفر در مناطق شهری و 237097 نفر در مناطق روستایی ساکن می­باشند (سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 1385). این شهرستان دارای 6 مرکز شهری، 5 بخش، 17 دهستان و 885 آبادی دارای سکنه می­باشد (سالنامه آماری استان سیستان و بلوچستان، 1385). شهرستان زابل در فاصله 210 کیلومتری شهر زاهدان و در انتهای جاده ارتباطی زابل-زاهدان واقع گردیده است. این جاده مهمترین راه ارتباطی کانون­های جمعیتی منطقه اطراف زابل با مرکز استان و سایر مناطق و استان­های کشور می­باشد.

این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی می­باشد که در سال 1388 در پنج روستا واقع در شهرستان­ شیراز  و پنج روستا در زابل صورت پذیرفت. محتوی علمی مطالب به صورت مطالعه کتابخانه­ای از منابع موجود در دسترس، کتب، سایت­های اینترنتی و از ارگان­های مربوطه تهیه شده است. در این پژوهش گزینش روستاها بطور تصادفی و در فواصل مختلف نسبت به شهر شیراز و زابل انتخاب گردیدند. در مطالعات میدانی این پژوهش ابزار جمع­آوری اطلاعات پرسشنامه بود که از روش مصاحبه برای  پر کردن آن­ها استفاده شده است.

روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر مشاهدات میدانی، مصاحبه با ساکنین در روستاها و برای مطلع شدن از منابع تولید زباله در این که براین اساس در مجموع 100 پرسشنامه تهیه گردید که برای هر روستا 10 عدد پرسشنامه طراحی روستاها و همچنین نحوه دفع آن­ها نیاز به طراحی تعدادی پرسشنامه بود که این مهم صورت پذیرفت و بدین ترتیب در هر ده روستا منتخب تعدادی پرسشنامه توزیع گردید. توزیع پرسشنامه­ها بر اساس حجم نمونه­ای به میزان 10درصد تعداد خانوارهای ساکن در روستا بود شد، سپس برای تجزیه و تحلیل داده­های کسب شده از نرم افزار آماری SPSS   استفاده گردید. علاوه بر آن، تعیین ترکیبات زباله­های خانوارهای هر کدام از روستاها نیز به صورت میدانی به­دست آمده است. برای دستیابی به اهداف مطالعه و براساس سؤال­ها و فرضیات تحقیق سؤالات پرسشنامه طراحی شد. برای سنجش امکانات بهداشتی روستاها جداولی گردآوری شده که ما را با شرایط بهداشتی روستاهای مورد مطالعه آگاه می­سازد (در جدول عدد 1 به معنای وجود امکانات و عدد 2 به معنای عدم وجود امکانات می باشد).  

بعلت تعدد جداول و طولانی بودن متن قسمت بعدی بزودی در وبلاگ قرار خواهد گرفت



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( سه شنبه 89/5/19 :: ساعت 9:7 صبح )
»» مدیریت مواد زاید در مناطق روستایی ایران

مقاله حاضر را یکی از خوانندگان محترم وبلاگ بنام سرکار خانم فاطمه اسیری دانشجوی رشته جغرافیا از شیراز برای انتشار ارسال نموده است که بدون هیچ دخل و تصرفی در دو قسمت منشر می شود (قسمت اول)

 

چکیده

مهمترین نقش بهداشت، تأمین سلامت جسمی و روانی افراد جامعه می­باشد. تولید زباله و نحوه دفع آن از زمانی مورد توجه قرار گرفت که انسان­ها به صورت اجتماعات به هم پیوسته در یک مکان، زندگی مشترک خود را آغاز نموده و در معرض خطرات و اثرات آن قرار گرفتند. رشد سریع جمعیت، افزایش مصرف، تغییرات به وجود آمده در شیوه زیست و الگوی مصرف افراد که از ویژگی­های پیشرفت همه جانبه در سنوات گذشته می­باشد موجب افزایش روزافزون تولید زباله در مناطق مختلف شده است.  اصول بهداشت و بهسازی محیط، در هر مکان ایجاب می­کند که زباله­های تولید شده را در حداقل زمان و دور از منازل و محیط زندگی انسان­ها باشد و در کوتاهترین زمان ممکن نسبت به دفع اصولی و بهداشتی آن اقدام شود. از این رو و با توجه به این نکته که، امروزه به مسئله زباله نسبت به دیگر مخاطرات زیست­محیطی از جمله آلودگی آب و هوا کمتر پرداخته شده است در این مقاله به بررسی و تحلیل مهمترین منابع تولید زباله در روستاها و نحوه دفع و مدیریت آن در منطقه می­پردازیم.  هدف از تحقیق حاضر شناخت، بررسی و تحلیل وضعیت منابع تولید زباله در روستاها و همچنین نحوه دفع آن در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان­های شیراز و زابل می­باشد. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر مشاهدات میدانی، مصاحبه و به­دست آوردن داده­ها، از طریق پرسشنامه و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزارSPSS  در ده روستا در بخش مرکزی از شهرستان­های شیراز و زابل که به طور تصادفی با فواصل مختلف نسبت به شهرهای شیراز و زابل قرار داشتند صورت پذیرفت. یافته­ها نشان می­دهد که در تفکیک فیزیکی زباله خانگی در روستاهای شیراز مواد غذایی 58 درصد، کاغذ و کارتن 6 درصد، شیشه 4  درصد و پلاستیک 22 درصد آن را تشکیل می­دهد. همچنین بیشترین آشغال تولید شده در روستاهای شیراز مربوط به کاغذ و منسوجات با 63 درصد، بیشترین زباله خیابانی مربوط به مدفوع حیوانات با 42 درصد و بیشترین زباله بازاری مربوط به سبزیجات با 69 درصد بوده است، در مقایسه با روستاهای زابل؛ بیشترین قسمت زباله خانگی روستاهای زابل را کاغذ با 38 درصد، عمده­ترین منبع تولید آشغال؛ گرد و خاک با 64 درصد، بیشترین زباله بازاری مربوط به سبزیجات با 58 درصد و قسمت عمده زباله خیابانی را نیز کاغذ با 54 درصد تشکیل می­دهد. براساس یافته­های پژوهش بین میزان تولید زباله و فاصله روستاها از شهر شیراز و زابل و همچنین بین ترکیبات زباله­ها و نحوه دفع آن­ها و فاصله از شهر رابطه معناداری وجود دارد. با توجه به مطالعات صورت گرفته، در حال حاضر در مدیریت مواد زائد در سطح روستاهای مورد مطالعه، قسمت اعظم منابع مالی و انسانی برای جمع­آوری و حمل و نقل هزینه می­شود و در زمینه­های تولید، نگهداری، بازیافت و دفع، کاری صورت نمی­پذیرد. این عدم تعادل، بهترین دلیل سوء مدیریت در امر مواد زائد در روستاهای مورد مطالعه می­باشد.

واژگان کلیدی: بهداشت محیط، تولید زباله، روستا، نحوه دفع زباله، شیراز، زابل.

 

مقدمه

بین بهداشت و توسعه، رابطه متقابل و تنگاتنگی وجود دارد. بهداشت عمومی و نظافت محیط به عنوان یکی از شاخص­های اصلی توسعه بوده، که برای سلامتی و بهزیستی فردی و اجتماعی ضروری است (دربان آستانه، 1387، 10). امروزه توجه زیادی به اقدامات بهداشتی مربوط به زباله (تولید و نحوه دفع آن) می­گردد ( اهلر و استیل،  246). تولید زباله و نحوه دفع آن از زمانی مورد توجه قرار گرفت که  انسان­ها به صورت اجتماعات به هم­پیوسته در یک مکان زندگی مشترک خود را آغاز نموده و در معرض خطرات و اثرات آن قرار گرفتند. رشد سریع جمعیت، افزایش مصرف، تغییرات به وجود آمده در شیوه زیست و الگوی مصرف افراد که از ویژگی­های پیشرفت همه جانبه در طول تاریخ می­باشد موجب افزایش روزافزون تولید زباله در مناطق مختلف شده است. اصول بهداشت و بهسازی محیط، در هر مکان ایجاب می­کند که زباله­های تولید شده را در حداقل زمان و دور از منازل و محیط زندگی  انسان­ها باشد و در کوتاهترین زمان ممکن نسبت به دفع اصولی و بهداشتی آن اقدام شود.

یکی از نگرانی­های جامعه ما مسئله تولید زباله است که میزان روزانه آن برای خانوارهای شهری در حدود 700 گرم و برای خانوارهای روستایی حدود 500 گرم گزارش شده است (عبدلی،1374، 801). در مناطق روستایی مخلوطی از زباله و مواد بازیافتی دفن می­شوند که عوارض زیست محیطی، آلودگی خاک و آب­های زیر زمینی و هوا را به دنبال دارد و به علت عدم بازیافت مواد با ارزش و دفن آن­هازیان­های اقتصادی نیز به دنبال دارد  (Neal T, 1998, 59-64). ترکیب فیزیکی و شیمیایی و نیز مقدار منابع تولید زباله برحسب فصول مختلف سال، روزهای هفته، مناسبت­های ملی و مذهبی، عادات غذایی، سطح درآمد و عوامل متعدد دیگر دستخوش تغییرات قابل توجهی می­گردد(عمرانی، 1373، 70-87).

مواد زائد جامد عبارتست از هر نوع ماده جامد که عرفاً زاید محسوب می­شود مانند زباله، خاکروبه، خاکستر، جسد حیوانات، ضایعات مراکز شهری و روستایی، فضولات انسانی، حیوانی و  . . .  (بهنودی، 1380، 58). زباله­ها از منابع مختلفی نظیر منابع خانگی، تجاری، شهری، صنعتی، کشاورزی، مناطق باز و تصفیه­خانه­ها تولید و وارد محیط زیست می­شوند (فتائی،1385، 1).  برابر این تعاریف می­توان گفت که منابع تولید زباله در روستاها متفاوت، متنوع و متعدد می­باشند، که ازعوامل مؤثر در تولید ، میزان و خصوصیات انواع زباله در روستاها می­توان به اوقات سال، موقعیت جغرافیایی، عادات مردم تولید کننده، مکان و منطقه مورد مطالعه، ویژگی­های جمعیتی، رفتار و طرز برخورد عمومی، سطح درآمد مردم و بسیاری از مسائل دیگر اشاره کرد. براین­اساس منابع تولید زباله در روستاهای مورد مطالعه را  می­­توان بدین­طریق طبقه­بندی کرد: زباله­خانگی (مواد غذایی، شیشه، پلاستیک، کاغذ و ...)، زباله خیابانی (برگ، کاه، مدفوع حیوانات و ...)، آشغال (کاغذ، پارچه، کثافات، گردوخاک و ...)، زباله بازاری (سبزیجات، مواد زائد حیوانی، قطعات آهن و ...) و خاکستر (باساوانتاپا، 1382، 183- 184). با توجه به منابع گسترده تولید زباله در روستاها، برنامه اقدامات بهداشتی مربوط به زباله نمی تواند به طور رضایتبخش صورت گیرد مگر آن که نحوه و مرحله دفع آن به نحوی صورت پذیرد که باعث هیچ گونه ناراحتی و بیماری در سطح روستا نشود.       

بعضی مواقع تمام عوامل وضع و تولید زباله در یک اجتماع کاملاً روشن نیست. هراجتماعی ممکن است عوامل اجتماعی اقتصادی به خصوصی داشته باشد که بر کیفیت، ترکیب و میزان تولید زباله آن اثر بگذارد. بنابراین، برای شناخت صحیح وضع تولید زباله یک اجتماع، آن جامعه باید مورد مطالعه قرار گیرد. همچنین، وضع تولید درازمدت زباله یک اجتماع نشانگر تغییرات جمعیت، خصوصیات جامعه و تغییر منبع انرژی است (شریعت پناهی، 1376، 245-246).  

همانگونه که میزان زباله تولیدی در روستاها رو به افزایش می­باشد بایستی برای بهداشتی­تر کردن محیط برای ساکنین روشی مناسب برای دفن بهداشتی زباله اتخاذ کرد. یکی از این روش­ها دفن بهداشتی زوائد در زمین      می­باشد که از تمام روش های دیگر دفع مواد زائد کامل­تر بوده و بیشتر استفاده می­شود. تخمین­زده­اند که بیش از 90 درصد زوائد به روش دفن بهداشتی در زمین دفع می­شوند، زیرا که روش نسبتاً ارزانی است و ضمناً مواد باقیمانده از سوزاندن زباله در کوره، تولید کود از زباله و بازیابی زباله­ها در انتها به زمین برای دفن احتیاج دارند (همان، 255).

تحلیل منابع تولید زباله در روستاها و نحوه دفع آن، موضوعی است که روی آن تحقیق و بررسی، کمتر از سایر موارد آلاینده محیط­زیست صورت پذیرفته است؛ به­ویژه در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان های شیراز و زابل که تحقیق در این مورد به نسبت سایر آلاینده­ها کمتر صورت گرفته است. لذا به­منظور تعیین منابع تولید زباله و بررسی نحوه دفع آن در روستاهای شیراز و زابل، این پژوهش در ده روستا در سال 1388 صورت پذیرفت.    

اهمیت پژوهش                       

علی­رغم کوشش­های فراوان دولت­ها و سازمان­های بین­المللی، نیازهای اولیه بهداشتی تعداد زیادی از مردم محروم دنیا هنوز برآورده نشده است. در بسیاری از کشورها کمتر از 15 درصد از مردم روستاها، به خدمات بهداشتی دسترسی دارند (1 ,1985(Djukanovic and E.P.Mach,. از جمله موارد مهم در ارائه خدمات بهداشتی، مسئله جمع­آوری و حمل زباله و دفع بهداشتی آن  می­باشد. غیر­بهداشتی بودن محیط روستاهای کشور ، وجود فقر در این مناطق، عدم آگاهی از علل به وجود آمدن بیماری­ها از طریق زباله­های روستایی، کمبود خدمات بهداشتی مرتبط با مواد زائد تولید شده در روستا، کمبود و یا عدم وجود سیستمی جامع برای جمع­آوری، حمل­ و دفع زباله در روستاها و ... باعث به وجود آمدن محیطی نامناسب و غیربهداشتی در روستاهای کشور شده است. از سوی دیگر، مسئله آلودگی­های موجود در کره زمین و بسیاری از ناملایمات زیست محیطی، بخشی از مشکلات ناشی از  بی­توجهی است که بر زندگی ما تحمیل شده و بازتابش نیز به سوی ماست. آشنایی با نحوه تولید زباله در مناطق محروم یک کشور (روستاها) و کنترل این مواد زائد جامد نوعی مبارزه با این آشفتگی­ها می­باشد. وجود میلیون­ها تن زباله در مناطق روستایی کشور و ده­ها هزار نوع مواد سمی و خطرناک در آن­ها که حاصل فعالیت­های روزمره انسان است، سبب آلودگی­های گسترده­ای در این محیط­ها شده که این مواد زائد جامد تولید شده در روستا 60  تا 90 درصد از انواع سرطان­ها را به طور مستقیم و غیرمستقیم را، موجب شده­اند (احمدی،1383، 4).

عدم مدیریت صحیح و مقررات صریح برای جمع­آوری، دفع و بازیافت بیش از 38 هزار تن زباله در روز که تقریباً 76 درصد آن قابل تبدیل به کود بوده و هزاران تن پلاستیک ، کاغذ و کارتن را  در بر دارد، اکنون به شکلی بی­رویه  به دل خاک سپرده شده و یا در حوالی شهرها (در نزدیکی مناطق روستایی) پراکنده می­شوند، که صرف نظر از خطرات بهداشتی و تولید انواع بیماری­ها، زیان­های اقتصادی کلانی را نیز در بر دارد. طبق محاسبه کلی، هموطنان ما در مناطق مختلف کشور سالانه متحمل هزینه­ای حدود 8 میلیارد تومان برای جمع­آوری و دفع زباله می­گردند (اسکافی، 1374، 32).

با توجه به مطالب بیان گردیده و دانستن این نکته که، به مناطق روستایی کشور از لحاظ بهداشتی توجهی نمی­گردد اهمیت این پژوهش دوچندان می­شود. به­طور کلی، اهمیت جمع­آوری، دفع بهداشتی و بازیافت زباله در مناطق روستایی زمانی بر همه روشن خواهد شد که، خطرهای ناشی از آن به خوبی شناخته شوند. زباله نه­تنها باعث ایجاد بیماری، گندیدگی و زشتی محیط می­گردد، بلکه می­تواند با آلوده نمودن خاک، آب و هوا، خسارت­های فراوانی را در چرخه حیات اجتماعی و طبیعی پدید آورد.    

 طرح مسأله

رشد جمعیت و آگاهی­های علمی از رویه کاهش منابع زمین، مسئولان و کارشناسان را بر آن داشت که در دو دهه اخیر به ویژه از سال 1975، موضوع منابع تولید زباله و دفع آن را از طریق بازیافت مواد زائد جامد را به شکل جدی­تر در صدر برنامه­های خود قرار دهند. بدبن­ترتیب، با اطلاع از منابع تولید زباله در مناطق مختلف و دانستن این نکته که در کدام منطقه کدام نوع از زباله بیشتر تولید می­شود می­توان به بازیافت زباله کمک شایانی کرد. بنابراین، اصول موازین اقتصادی ایجاب می­کند که کاغذ ، کارتن، شیشه، پلاستیک و سایر منابع تولید زباله پیش از عملیات دفن در یک منطقه، شناسایی و تفکیک شوند و دوباره مورد استفاده قرار گیرند (Dtjoelk, 2003, 52).

افزایش جمعیت، مصرف­گرایی شدید، افزایش روز افزون میزان تولید زباله، مکان­یابی­های نادرست مکان­های ­دفع زباله، ایجاد بیماری­های گوناگون ناشی از عدم دفع بهداشتی زباله­های روستایی، منابع متعدد تولید زباله در روستاها، آلودگی آب­های زیرزمینی، تخریب محیط­زیست و ...از جمله مشکلات ناشی از تولید زباله و عدم مدیریت صحیح آن در مناطق روستایی می­باشد.  با توجه به مسائل بیان شده در ارتباط با مخاطرات زیست محیطی ناشی از تولید زباله و نحوه دفع آن، اهمیت به­سزایی که این مهم در مناطق روستایی دارد، کم توجهی­هایی که به این موضوع در مناطق روستایی می­شود و همچنین از لحاظ اقتصادی و هزینه­هایی که در این ارتباط می­شود خود را بر آن دیدیم تا پژوهشی تحت عنوان تحلیلی بر منابع تولید زباله و نحوه دفع آن در مناطق روستایی ایران را ارائه دهیم. هدف از تحقیق حاضر شناخت، بررسی و تحلیل وضعیت منابع تولید زباله در روستاها و همچنین نحوه دفع آن در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان­های شیراز و زابل می­باشد.

 ادامه دارد.... 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد قاسمی ( دوشنبه 89/3/31 :: ساعت 12:38 عصر )
   1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بررسی استراتژی مطلوب مدیریت بحران در مخاطرات محیطی با تاکید بر ش
بررسی نقش شهرهای میانی درتوسعه گردشگری شهری
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری و نقش آن در توسعه گردشگری ش
مدیریت مواد زاید در مناطق روستایی ایران (3) (نتیجه گیری)
مدیریت مواد زاید در مناطق روستایی ایران (2)
مدیریت مواد زاید در مناطق روستایی ایران
[عناوین آرشیوشده]